با سلام
مطلبی در روزنامه جام جم خواندم که حیفم آمد آن را در وبلاگ هم نگذارم .این مطلب با عنوان مناجات در این روزنامه چاپ شده بود. حال اصل مطلب:
((علی بزرگ را بنگرید که خدای درد است که گویی بند بند وجودش با درد و رنج جوش خورده است. حسین را نظاره کنید که در دریایی از درد و شکنجه فرو رفت که نظیر آن در دنیا دیده نشده است و زینب کبری را ببینید که با درد و رنج انس گرفته است. این درد آدمی را بیدار می کند روح را صفا می دهد،غرور و خودخواهی را نابود می کند،نخوت و فراموشی را از بین می برد،انسان را متوجه خود می کند. انسان گاه گاهی خود را فراموش می کند،فراموش می کند بدن دارد بدنی ضعیف و ناتوان که در مقابل عالم و زمان کوچک و ناچیز و آسیب پذیر است. فراموش می کند که همیشگی نیست و چند صباحی بیشتر نمی پاید. فراموش می کند که جسم مادی او نمیتواند با روح او هم پرواز شود. لذا این انسان احساس ابدیت و مطلقیت و غرور و قدرت می کند و محو پیروزی و اوج آمال و آرزوهای دور و دراز خود بی خبر از حقیقت تلخ و واقعیت های عینی وجود به پیش می تازد و از هیچ ظلم و ستمی رویگردان نمی شود اما درد آدمی را به خود میآورد. حقیقت وجود او را به آدمی می فهماند و ضعف و زوال و ذلت خود را درک می کند و دست از غرور کبریایی برمی دارد و معنی خودخواهی و مصلحت طلبی و غرور را می فهمد و آن را توجیه نمی کند.
خدایا تو را شکر می کنم که با فقر آشنایم کردی تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار درونی نیازمندان را درک می کنم. ))
شهید چمران
|